English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ultimate load U بار نهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
offset U مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
offset U حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
offsetting U مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
offsetting U حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
finale U اهنگ نهایی اخر
finales U اهنگ نهایی اخر
ultimata U نهایی
ultimata U هدف نهایی
ultimatum U نهایی
ultimatum U هدف نهایی
ultimatums U نهایی
ultimatums U هدف نهایی
goal U 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
goals U 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
finality U اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
terminal U نهایی
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals U نهایی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
scope U نقطه توجه طرح نهایی
draft U نیمه نهایی
drafted U نیمه نهایی
drafts U نیمه نهایی
return U گزارش نهایی هیات تحقیق
returned U گزارش نهایی هیات تحقیق
returning U گزارش نهایی هیات تحقیق
returns U گزارش نهایی هیات تحقیق
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
automate U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automates U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automating U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
threshholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
thresholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
glide U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glided U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
backdoor U وسیله نهایی یا زیرجلی
ending U بخش نهایی چیزی
endings U بخش نهایی چیزی
finalised U بمرحله نهایی رساندن
finalises U بمرحله نهایی رساندن
finalising U بمرحله نهایی رساندن
finalize U بمرحله نهایی رساندن
finalized U بمرحله نهایی رساندن
finalizes U بمرحله نهایی رساندن
finalizing U بمرحله نهایی رساندن
imprisonment U محبوس کردن پس ازصدور حکم نهایی
closing U نهایی
conclusive U نهایی
terminus U ایستگاه نهایی
terminuses U ایستگاه نهایی
window U پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
trailer U بایت نهایی فایل که حاوی خصوصیات فایل وکنترل است
trailers U بایت نهایی فایل که حاوی خصوصیات فایل وکنترل است
printout U نسخه چاپی نتیجه نهایی
printouts U نسخه چاپی نتیجه نهایی
showdown U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdowns U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
final U نهایی
final U مسابقه نهایی
finals U نهایی
finals U مسابقه نهایی
definitive U نهایی
ultimate U نهایی
peremptory U نهایی
privy U نهایی
quarter final U یک چهارم نهایی
quarter-final U یک چهارم نهایی
quarter-finals U یک چهارم نهایی
semi finals U نیمه نهایی
semi-finals U نیمه نهایی
end product U قطعات حاصله دستگاه نهایی
end product U فراورده نهایی
end product U محصول نهایی
interrupt U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupting U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
actual address U دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
aircraft rigging U تنظیم نهایی هواپیما
all the way U اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
armageddon U مبارزهء نهایی میان نیکی وبدی در قیامت
armageddon U مبارزهء نهایی
BOF U متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند
boilerplate U متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند
boilerplating U قرار دادن بخشهای مختلف متن در کنار هم برای ایجاد متن نهایی
check plot U یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
cupholder U برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
decision altitude U ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
decreasing marginal cost U هزینه نهایی نزولی
definitive hospitalization U سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
differential cost U هزینه نهایی
differential cost U ارزش نهایی
diminishing marginal product U منحنی نزولی محصول نهایی
diminishing marginal utility U فایده نهایی نزولی
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهایی
draft report U گزارش نیمه نهایی
Other Matches
telic U نهایی دارای هدف نهایی
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
definite <adj.> U نهایی
high limit U حد نهایی
final assembly U مونتاژ نهایی
second check U بررسی نهایی
semifinal U نیمه نهایی
final value U ارزش نهایی
final position U وضعیت نهایی
net result U نتیجه نهایی
final report U گزارش نهایی
final result U نتیجه نهایی
final term U جمله نهایی
final velocity U سرعت نهایی
ultimate speed U سرعت نهایی
try-outs U تمرین نهایی
grail U هدف نهایی
try-out U تمرین نهایی
incremental cost U هزینه نهایی
limiting value U ارزش نهایی
semi-final U نیمه نهایی
margin utility U مطلوبیت نهایی
final payment U پرداخت نهایی
final judgement U حکم نهایی
ultimate stress limit U حد تنش نهایی
elevation stop U حد نهایی درجه
end strength U استعداد نهایی
end user U کاربر نهایی
extreme position U وضعیت نهایی
extreme range U برد نهایی
last word <idiom> U نظر نهایی
quarterfinal U یک چهارم نهایی
final act U سند نهایی
final assembly U نصب نهایی
final cut U برش نهایی
final destination U مقصد نهایی
final diameter U قطر نهایی
final drive U گرداننده نهایی
home stretch U مرحله نهایی
ultimate analysis U تجزیه نهایی
incremental cost U هزینه نهایی
extra expenses U هزینه نهایی
additional costs [expenses] U هزینه نهایی
top speed U سرعت نهایی
ultimate strength U مقاومت نهایی
ultimate stress U تنش نهایی
final measurement U اندازه گیری نهایی
ultimate strength U مقاومت یا استحکام نهایی
final temperature U درجه حرارت نهایی
ultimacy U حالت نهایی غائیت
margin land U حد نهایی بازده زمین
ultimate tensile stress U تنش کشش نهایی
marginal costing U هزینه یابی نهایی
margine efficiency of capital U بازده نهایی سرمایه
front end U نرم افزار نهایی
finishing strokes U دست کاری نهایی
mechanicals U نتیجه نهایی تجسمی
final invoice U صورت حساب نهایی
no wind position U محل نهایی هواپیما
end user U استفاده کننده نهایی
face formwork U قالب بندی نهایی
final heading U مسیر پرواز نهایی
terminal repeater U تقویت کننده نهایی
terminal ballistics U بالیستیک نهایی گلوله
final decision U رای قطعی و نهایی
tail end U قسمت نهایی انتها
World Series U مسابقات نهایی بیسبال
final approach U مسیر نهایی فرود
pay off U جزای کیفر نتیجه نهایی
reserve price U قیمت نهایی بهای قطعی
margin efficiency of investment U بازده نهایی سرمایه گذاری
final acceptance آزمایش قبولی نهایی ناو
final drive U چرخ گرداننده نهایی شنی
final heading U سمت پرواز یا حرکت نهایی
final protocol U مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
integrated revision U بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
semi-finalist U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalists U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
finallist U کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
surf off U دور نهایی مسابقه موج سواری
quarterfinal U دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
final shaving U پرداخت [کوتاه کردن نهایی پرزها]
ultimate tensile strength U حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
tag line U جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
great go U امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
greats U امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
semifinalist U کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
quarterfinalist U کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
sprocket U دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
maieutics U فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
vehicle mass ratio U نسبت جرم نهایی رسانگر بعداز تمام شدن یا قطع سوخت به جرم اولیه ان
incidence of taxation U تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
spring tide U جذر و مد با دامنه زیاد حداکثر جذر و مد نهایی دریایی
neap tide U کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
extreme range U برد نهایی جنگ افزار حداکثر برد
front end processor U پردازشگر جلو و انتها پردازشگر نهایی
margin propensity to consume U تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com